وبلاگ شخصی احسان کرمی

من هرگز نمی نالم! قرنها نالیدن بس است... می خواهم فریاد بزنم اگر نتوانستم سکوت می کنم.....خاموش مردن بهتر از نالیدن است

وبلاگ شخصی احسان کرمی

من هرگز نمی نالم! قرنها نالیدن بس است... می خواهم فریاد بزنم اگر نتوانستم سکوت می کنم.....خاموش مردن بهتر از نالیدن است

چلوکباب کوبیده زعفرانی



به بهانه حضور قابل توجه او در انیمیشن «تهران ۱۵۰۰»

نوروز سال ۸۹ یعنی اولین سالی که مهران مدیری در تلویزیون حضور نداشت و سریال های ضعیف تلویزیونی صدای همه را درآورده بود، مجید مجیدی کارگردان شناخته شده سینما که در آن زمان از دست سریال های تلویزیون به خصوص یکی از آنها خیلی شاکی بود با عصبانیت خاصی گفته بود: «باید واقعا به مهران مدیری اسکار داد چون کارش یک استاندارد و کلاس خاصی دارد». حالا او بعد از بازی در «پل چوبی» و بعد از داستان هایی که درباره توقف قهوه تلخ به وجود آمده است، دوباره با ماجرای انیمیشن تهران ۱۵۰۰ در صدر خبرهاست.

بازگشت در نقش پیرمرد ۱۶۰ ساله
مهران مدیری که این روزها خبرهای بسیاری درباره متوقف شدن سریال قهوه تلخ او منتشر شده، چند روز پیش با حضور در استودیوی انجمن گویندگان جوان، نهایی سازی دیالوگ های انیمیشن سینمایی تهران ۱۵۰۰ را آغاز کرد. با حضور مهربان مدیری در این انیمیشن باید گفت که مرحله جدیدی از فعالیت های متفاوت مهران مدیری در عرصه سینما و تلویزیون آغاز شده است. بسیاری از علاقه مندان بی شمار مهران مدیری منتظر اولین نمایش این انیمیشن هستند.

مهران مدیری که گویندگی نقش اکبرآقا که پیرمردی ۱۶۰ ساله است را در این انیمیشن برعهده دارد تغییرات نهایی دیالوگ های نقشش را در حضور بهرام عظیمی‌ کارگردان و مهرداد رئیسی مدیر دوبلاژ این انیمیشن اعمال کرد.

متولد سرآسیاب
مهران مدیری در میدان بروجردی، سرآسیاب دولاب متولد شده است. او براساس آنچه که در مصاحبه های خود گفته از دوران کودکی آن چیزهایی که در ذدهنش به صورت یک لکه مانده، یک خانه دوطبقه کوچولو و معمولی است. آنها در طبقه پایین زندگی می‌کردند و طبقه بالا میهمانخانه بود. مهم ترین وسیله در آن اتاق یک پیانو بود تعداد زیادی صفحه کلاسیک و مقدار زیادی هم کتاب. خب وجود یک پیانو در آن محله بسیار عجیب بود و اتفاقا صدای همسایه ها درآمده بود که این چه سر و صدایی است که صبح تا شب از خانه شما بیرون می‌آید.

فلسفه هگل
کودکی مدیری اصلا شبیه بچه های دیگر نبود. دوستان زیادی نداشت و احساس تنهایی می‌کرد. دوست داشت در آن اتاق نشسته و کتاب ها را ورق بزند اسم هایشان را حفظک ند و عکس هایشان را نگاه کند. یک روز یکی از دوستان برادرش به شوخی از او می‌پرسد آیا این کتاب را خوانده ای، این اسمش چیست؟ مدیری بلافاصله می‌گوید: فلسفه هگل، و تعجب می‌کند که مهران چطور اسم چنین کتابی را توانسته است ادا کند. مدیری در ادامه به او می‌گوید اینکه چیزی نیست تازه من می‌دانم که چه چیزی توی آن نوشته شده و شروع می‌کند به صورت طوطی وار چیزهایی که در ذهنش مانده بود را برایش تعریف کردن.

در ریاضیات همیشه خنگ بود
در ریاضیات همیشه خنگ بود. مدیری هنوز که هنوز است علت ریاضیات در جهان را نمی‌داند. یعنی به نظرش بیهوده ترین و پوچ ترین درس است و هیچ وقت نمره ای بالاتر از ۲ در این درس نگرفت! در درس هایی هم که به ریاضی مربوط است مثل جبر، فیزیک و غیره، هیچ وقت موفق نبود. مدیری از ریاضی متنفر بود. به عقیده او ریاضی فقط در حد جمع و تفریق مفید فایده است.

ماجرای بازی در فیلم های کیمیایی
همین چند وقت پیش خبری منتشر شد که مهران مدیری قرار بوده در فیلم جرم کیمیایی بازی کند. پولاد کیمیایی در مصاحبه با ماهنامه صنعت سینما گفته که قرار بوده نقشی را که حامد بهداد در فیلم «جرم» کیمیایی ایفا کرده، مهران مدیری بازی کند. پسر کیمیایی دلیل بازی نکردن مدیری در این فیلم را درگیر بودن این بازیگر و کارگردان در پروژه های شخصی اش مثل قهوه تلخ عنوان کرده است. اما بد نیست بدانید که بعد از ساعت خوش و بعد از کنار رفتن از تلویزیون چندین کار خوب سینمایی به مدیری پیشنهاد می‌شود. قرار بود ضیافت را مدیری بازی کند تا پای کلید زدن هم رفتند؛ روز آغاز آمدند و گفتند فلانی نباشد. سر فیلم سلطان هم عین همین اتفاق افتاد. خیلی کارهای خوب سینمایی و تئاتر را در آن سه سال و نیم از دست داد و این برایش ضربه بزرگی بود.

تلخ ترین آدم عمر
چند سال پیش نیز گفت و گویی از بهاره رهنما منتشر شد که در این گفت و گو خانم رهنما گفته بود که مهران مدیری یکی از تلخ ترین آدم هایی است که در عمرم دیده ام. اتفاقا چند سال پیش در مصاحبه ای از مدیری این سوال را کرده بودند که حتما به تو گفته اند که صورت تلخی داری؟ مهران مدیری نیز در جواب گفته بود: «بله، خیلی ها از این هم فراتر می‌روند و می‌گویند آدم غمگینی هستی. خیلی وقت ها درست است. در طول روز غمگینی ام به شادی هایم می‌چربد. زود هم خودش را نشان می‌دهد. به قول یکی از دوستان، غم اگر به جاهای ناجور نکشه، چیز خیلی بدی نیست. می‌تواند منشا خلاقیت هم باشد. ظاهرا در شرق برای غم نسبت به شادی اصالت بیشتری قائلند».

وقتی یک شبه صدساله می‌شوی
حامد بهداد درباره او گفته بود: «چند وقت پیش مهران را دیدم. فهمیدم که مهران سه سال در جبهه جنگیده. من این را نمی‌دانستم. شگفت زده شدم. نمی‌دانم این آدم ها برای چه به جبهه رفتند، اما یک دلیل خیلی بزرگ دارند: ایران. یک دلیل بزرگ تر هم مادر است، دفاع از سرزمینمان در حافظه تاریخی ماست، دفاع از مرز و بوم کشورمان و من تازه فهمیدم که یک وجه از وجوه مهران چه چیزی دارد که من ندارم؛ پختگی حاصل از جنگ. او جمله خیلی قشنگی گفت: «وقتی جنگ را ببینی یک شبه صدساله می‌شوی!» من این حرف را قبول دارم. این حرف را می‌فهمم».

جوک بگویم؟ محال است!
سال ها قبل و در مصاحبه ای از مدیری سوال شده بود که آقای مدیری در یک جمع می‌توانید جوک تعریف کنید؟ و مدیری گفته بود: «شوخی می‌کنید؟ جوک تعریف کنم؟! محال است بتوانم چنین کاری ا نجام دهم. اصلا تا دوره نوجوانی فکر می‌کردم شاد بودن، آواز خواندن و هر کاری که آدم را سرخوش نشان بدهد کاری است به شدت جلف. به نظرم هیچ چیز بهتر از متانت نبود».

شهرام شکیبا: مدیری مثل چلوکباب کوبیده زعفرانی است
بد نیست بدانید که شهرام شکیبا، طنزپرداز معروف، چندی پیش در یادداشت طنزی درباره مهران مدیری نوشته بود: «درست است که آبگوشت غذای ملی ماست، اما خیلی ها هستند که آبگوشت دوست ندارند، ولی من تا حالا کسی را ندیده ام که چلوکباب کوبیده را دوست نداشته و شناسنامه ایرانی داشته باشد. چلوکباب کبیده به قدری محبوب است که حتی گیاهخواران هم کباب کوبیده گیاهی درست کرده اند. مهران مدیری در ایران حکم چلوکباب کوبیده زعفرانی را دارد».

هم سید است و هم بچه جنوب شهر
حالا دیگر شاید همه آن گزارش معروف درباره محله قدیم مهران مدیری را خوانده باشند. گزارشی که در آن نوشته شده بود: مهران مدیری هم بچه پایین شهر است و هم سید است و هم مادرش خانم جلسه ای است. هر پنجشنبه اینجا جلسات قرآنی برگزار می‌شود که مادر مدیری در آنها شرکت می‌کند.


همه تلخی های مدیری
البته نکته دیگری که درباره آقای مدیری باید یادآوری کرد این است که مهران مدیری برخلاف سریال ها و کارهای طنز تلویزیونی اش همیشه به تولید آثار جدی و حتی تلخ علاقه داشته است. خود او در مصاحبه با برنامه مثلث شیشه ای گفته بود: «در تئاتر نقش های جدی بازی می‌کردم از نظر شخصیتی هم آدم طنازی نیستم، بیشتر درون گرا هستم و مسائل جدی برایم جدی تر است. در آینده هم قصد ساخت اثری جدی را دارم». جالب است بدانید مدیری چند سال پیش در گفت و گویی پیش از ساخت «شب های ببره» اعلام کرده بود: «تمامی‌ کارهای طنزی که ساخته ام پرمخاطب و موفق بوده اند. اما با این حال از عملکرد خودم در زمینه طنزسازی راضی نیستم. طنزسازی به شغل من تبدیل شده است و همه افراد از جمله تهیه کنندگان، منتقدان و... از من می‌خواهند که مجموعه طنز بسازم. اصل من چیز دیگری است. دوست دارم روزی برسد که کمدی موردعلاقه خودم را بسازم که در عین خنداندن، تلخی های بسیاری را نمایان سازد».

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد