دلم تنگ است برای کودکی هایم
برای شیطنت ها بی خیالی ها
برای خاطرات تلخ و شیرینی
که در پستوی ذهنم سخت بیدار است
برای آن حیاط و حوض پر ماهی
برای شمعدانی ها برای سوسن و یاس و اقاقی ها
برای ظهر تابستان و فریاد مدام دوره گرد خسته از تکرار
برای سایه سار سر در بازار
نمکی! نان خشکی! کاسه بشقابی
آهای گل پونه یی! نعنا ! لحاف دوزی
صدای آب حوضی میرنوروزی
دلم تنگ است...
برای پت پت ساز کمان پنبه زن- فریاد شوق کودکان
در بازی لی لی قایم باشک
دلم تنگ است
برای پنبه های در هوا افشان آن حلاج
که در گرمای تابستان
فضای کوچه را مانند ماه بهمن و دی
در لحاف برف می پوشاند
دلم تنگ است.... اما یادها و خاطرات دور
همچنان در برگ هایی از حریر مهر
جای شان سبز است
و من باغ دلم را با هوایش تازه می سازم....
به نقل از:www.sohagroup.com